زهرا زهرا ، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

فرشته آسموني

بابا جونم ممنونم

1390/12/8 8:37
565 بازدید
اشتراک گذاری

دوستان گلم سلام

خداروشكر به لطف خدا و زحمت مامان و حرف شنوي من و دعاي شما دوستان نازنين سرما خوردگي من ختم به خير شد . اين دفعه دومه كه سرما خوردگي من مثل هميشه كشدار نميشه و اذيت نميكنه.

ديشب هم بعد از مدتي موفق شدم همراه باباجون و ماماني و داداشم بروم حرم امام رضا(ع).

 

 

زهرا جونم توي صحن نو

شهر شما رو نميدونم اما مشهد ما كه حسابي بارندگي بود.شکلکهای جالب اروینولي بابا جونم ما رو اول برد حرم و بعد هم يه جاي عالي. اگه گفتيد؟!اگر گفتيد كه معلومه منو خوب شناختيد .

بله بابا جونم ما رو شام برد رستوران  اولش مرغ سوخاري سفارش داديم ولي وقتي اورد ديديم زيادي سوخاري كرده گفتيم عوضش كند.ناراحت شد شکلکهای جالب آرویــــــــن ولي عوض كرد.چلو مرغ و چلو كباب گرفتيم .بعد هم من حسابي نا پرهيزي كردم و خوب خوردم آخه من عاااااااااااااااااااااااشق رستوران رفتنم.(داد ماوس)

شب خوبي بود .باباجونم ممنون

۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرشباهنگ Shabahang's Pictures ۩۞۩

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان البرز
8 اسفند 90 11:14
سلام. خدا رو شکر که زود خوب شدی . من و البرز هم یه مدتیه یکسره سرما خورده ایم . خوش به حالتون که بارندگی دارین وبیشتر از همه بیشترخوش به سعادتتون به خاطر اینکه کنار امام رضا زندگی میکننین. شام خوشمزه نوش جان.


سلام عزيزم ممنون انشالله شما هم خيلي زود خوب بشيد.انشالله رحمتهاي الهي شامل حال شما هم بشه اول بارون بعد هم زيارت
ممنون جاي شما خالي
مامان پورياپهلووون
8 اسفند 90 11:23
زيارت قبول وقتي عكس حرمو ديدم بغض گلومو فشردو گريه كردم خوش بحالتون كه به امام نزديكين


قبول حق .دعا ميكنم زيارت آقا زود زود نصيبتون بشه انشالله
خاله لیلا
8 اسفند 90 12:29
زهرا جونم چه بزرگ شدی شما ماشالله دست باباییت هم درد نکنه شما دختر شکمو رو برده رستوران


ممنونم خاله جون اره واقعا دستش درد نكنه خيلي خوش گذشت جاي شما خالي
مامان حنا
9 اسفند 90 4:14
عزیزم زیارت قبول به خدا دلم برای حرم امام رضا پر کشید وقتی عکسو دیدم خوش به سعادتتون دعا کنید بران ما هم زیارت قسمت بشه
زهرا جونم خوشحالم حالت بهتر شده اومده بودم جویای حالت بشم دیدم مامانی پست جدید گذاشته و شرح ماوقع کرده دست بابایی هم درد نکنه غذا هم نوش جونت باشه عزیزکم
می بوسمت زهراجان و همینطور مامان گلت رو


ممنون خاله جوني انشالله قسمت بشه بياييد مشهد هم زيارت هم اين كه همديگر رو ببينيم
ممنون از احوالپرسي و مهربونيهات عزيزم
مامان ملینا
10 اسفند 90 14:17
عزیزم زیارتتون قبول ما رو هم یاد کنید که خیلی محتاجیم.___________________--------
_________________.-'.....&.....'-.
________________\.................../
_______________:.....o.....o........;
______________(.........(_............)
_______________:.....................:
________________/......__........\
_________________`-._____.-'شاد باشي مهربون
___________________\`"""`'/
__________________\......,...../
_________________\_|\/\/\/..__/
________________(___|\/\/\//.___)
__________________|_______|آرزومند آرزوهــــاي قشنگت
___________________)_ |_ (__
________________(_____|_____)
............ *•~-.¸,.-~* آپ کردم *•~-.¸,.-~*...........




سلام خاله جون چشم حتما و ممنون
مامانی شیما وحدیث
10 اسفند 90 18:11
سلام چشم عسلی خانم
زیارتت قبول باشه عزیزم ...هروقت میری حرم من ودخملیام و یادت نره دعاکنی هاااااااااااااا
من اینجا پیش خواهر امامم ،و دلم میگیره میرم پیشش
درضمن خوب صفا دادی به شکمت ها
پیش ماهم بیاید


سلام خاله جون قبول حق باشه ما هم التماس دعا داريم جاي شما خالي و به روي چشم
مریم مامان عسل
11 اسفند 90 4:56
سلام. وای این عکسو دیدم انقدر دلم هوای حرمو کرد! از وقتی حامله بودم نرفتم! فقط میریم تا جلوی ورودی شیخ طوسی با ماشین وایمیستیم گنبدو نگاه میکنیم! حالا اگه هوا خوب بشه ایشالا هفته ی دیگه عسلو میبرم توی حرمو ببینه. آخه تا الان هوا سرد بود نمیشد بریم داخل.
راستی خدارو شکر که خوب شدی زهرا جونم.
رستوران خوش گذشت؟
حالا ما هم شرطی شدیم شب در میون که میریم دور حرم با ماشین بعدش باید بریم آبمیوه رضا میدون شهدا شیر نارگیل بخوریم.

سلام خانومي خوبي عسلمون چطوره؟حالا كه هوا خوب شده خدا رو شكر امشب هم ،هم شب جمعه است امروز تولد و فردا هم وفات خواهر امام رضا(ع)است انشالله تونستيد برويد براي ما هم دعا كنيد
جاي شما خالي.خيلي خوب بود.آره راست ميگي من شير موز و هويج بستنيش رو خوردم خيلي خوشمزه است .بستني فروشي فلكه برق را چي امتحان كردي؟ عاليه. ما كه چله زمستونم تو سرما ميريم اونجا. بخاري ماشينو زياد ميكنيم بستني ميخوريم زهرا و داداشش عاااااااااشق فلكه برقند.ميتوني بستنيتو ببري بلوار فرودگاه بخوري كه هم فاله هم تماشا. امتحان كن
مامان رها
11 اسفند 90 7:29
وای عزیز دل خاله خیلی خوشحالم که اینقدر حالت خوب شدخ و سر ما خوردگی دست از سرت برداشته
راستی عزیزم زیارت قبول حتما کلی کیف می کنید
راستش 12 سالی است که مشهد نیومدم و 5 سالیه که برام آرزو شده میشه با اون دل کوچیکت زهرا جون از آقا بخواهی که ما رو بطلبه
برنامه ریختیم که اگر قسمت بود بیام مشههد خونه اید بهتون سر بزنیم
مهمون نمی خواهید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



ممنون خاله جون .جاي شما خالي.انشالله قسمت ميشه با رهاجون مياييد يه سفر شاد و خاطره انگيز با خودتون به يادگار ميبريد
در خونه ما هميشه به روي ميهمانان امام رضا(ع) بازه.قدمتون به روي چشم
مریم مامان عسل
11 اسفند 90 23:50
حتما اینی که گفتی امتحان میکنم!!! خدارو شکر هوا خوب شده. اگه بالاخره قسمت بشه فردا یا پس فردا میریم حرم با دخملی. امشب بازم رفتیم گنبدو دید زدیم!


اميدوارم خوشت بياد به نظر ما كه خيلي خوشمزه است.حرم رفتي التماس دعاي خير
مامان محمدرضا
12 اسفند 90 15:20

ممنون
زیارت قبول
دعا میکنم همیشه شاد و خندون باشید


خواهش ميكنم و ممنون از آرزوي قشنگتان