زهرا زهرا ، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

فرشته آسموني

محرم و دختر گل من

دوستان خوبم سلام امیدوارم عزاداریتون مورد قبول حق واقع شده باشه و ما را هم از دعای خیرتون فراموش نکرده باشید و اما من و دختری تو این چند روز کجا بودیم و چه کردیم؟؟ زهرا جون من ... تو این دهه محرم ،زهرا جون خیلی به من کمک کرد و قسمت زیادی از پذیرایی روضه به عهده دخترک ناز من بود . زهرا حتی دو روز از مهدش مرخصی گرفت تا بتونه به من کمک کند. پخش و جمع آوری کتاب دعا ،مهر و تسبیح،توزیع دستمال کاغذی ،جمع آوری استکانهای خالی چای،پخش ظروف پذیرایی و ...خلاصه هر کاری غیر از چای دادن را زهرا خانم به عهده داشتند و الحق و الانصاف حسابی خسته شد. دختر من هر روز سر ساعت آماده بود تا کار پذیرایی از عزاداران امام حسین را به خوبی انجام دهد ....
8 آذر 1391

یه دختر دارم شاه نداره صورتی داره ماه نداره

دوستان گلم سلام   امروز می خواهم از خانومی دخترم تعریف کنم.حتما با خودتون میگویید مامانش تعریف نکنه کی بکنه ولی با ما به ادامه مطلب بیایید تا بهتر قضاوت کنید   اول از همه خبر دست اول :مشهد دو روز داره یکسره برف می باره و حسابی سرد شده است و اما دخملی ناز مامان :اصولا خیلی با احساس و مهربون هست ولی اهل زبون اوردن و ابراز محبت نیست تا جایی که بعضی وقتها ادم شک می کنه دخترش دوستش داره یا نه؟! ولی بعد یه جاهایی که احتیاج داری یا حال نداری چنان به داد آدم میرسه و با این سن کمش هم محبت می کنه و هم توی کارها کمک می کنه که اون وقت از فکرت شرمنده میشی ولی مدتیه خیلی رمانتیک و مهربون صحبت می کنه و مثلا وقتی منو صدا م...
21 اسفند 1390

ای وای از سرما خوردگی

دوستان خوبم سلام دیدید آخرش از چیزی که میترسیدم سرم اومد؟ بله بیرون رفتنمون و خریدمون  تو هوای سرد کار دستم داد و زهرا خانم سرما خوردند.یه صدای دورگه خش دار با سرفه نتیجه این سرمای استخوانسوز مشهد شد.با گلو دردی که من از زهرا میبینم ناچار به آنتی بیوتیک هستم. فعلا با تخلیه مرتب بینی و غرغره آب نمک و سوپ میرم جلو تا ببینم خدا چی میخواد.دعا کنید کار به دکتر و آمپول نکشه که با زهرا مکافاتی خواهم داشت ...
4 اسفند 1390
1