زهرا زهرا ، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

فرشته آسموني

سال 91 هم تمام شد ، سال نو مبارک

دوستان گل من سلام خوبید ؟خوشید؟ خدا قوت خسته خانه تکانی نباشید من که هلاکم کار که تموم نمیشه !!!   اصلا انگار نه انگار در طول سال تو این خونه صبح تا شب کار می کنی . بازم خدا خیر بده همسری و بچه های گلم را . تا جایی که بشه کمک می کنند .شرمنده محبتتونم عزیزانم تازه دیروز کمی کارم سبک شد و رفتیم با دخملی گلم ماهی و وسایل تزیینی سفره هفت سین خریدیم حالا بعدا براتون عکسشم میگذارم امشبم که شب چهارشنبه سوریه و ......   مواظب باش چهار شنبه سوری برق چشمات رو با آتیش  اشتباه نگیرن . . .  بعد هم سال تحویل انشالله دوستان خوبم یادتون نره برای هم دعا کنیم همه برای هم .لی...
29 اسفند 1391

تولد خانوم کوچولو . اردوی داداشی و ....(قسمت دوم)

سلام سلام ما اومدیم یادتون قول داده بودم تو قسمت دوم براتون ادامه ماجرا رو بگم ولی باور کنید این تاخیر این دفعه تقصیر جناب نی نی وبلاگه که تمام نوشته هامو پروند منم با خیال راحت که تمام داستان را به همراه عکس ثبت کردم ولی حالا بی خیال بزن بریم دوباره دنبال داستانمون سوغاتی                                                      سوغاتی این یه خوراکی خیلی خ...
5 اسفند 1391

تولد خانوم کوچولو . اردوی داداشی و ....(قسمت اول)

سلام سلام ما اومدیم بعد از یکی دو هفته سر و کله ما پیدا شد.چی ؟ چرا یکی دو هفته؟ کجا بودیم نه دیگه همینجوری که تعریف نمیکنم تعریف با تصویر جذاب تره نه؟ پس پیش به سوی تصاویر و .... اول اینکه :امسال همه عوامل محیطی و مساحتی و درونی و بیرونی دست به دست هم دادند تا من نتونم برای دخملیم یه جشن تولد حسابی بگیرم . فامیلی نمیتونستم برایش تولد بگیرم چون هنوز سالگرد عمه جون زهرای خوشگلم نشده است.خواستم تو مهدش براش تولد بگیرم . تمام جوانب و برنامه ریزی این کار رو هم انجام داده بودم ولی خانم مدیر مهد گفت که فقط یک تولد همگانی توی مهد گرفته میشه اونم به تاریخ نامعلوم. و قبول نکرد که زهرای ناز من تولد جداگانه داشته باشد. من هم به...
25 بهمن 1391

نقل و نبات و پولک سارا جونم تولدت مبارک

  سارای قشنگم ،تولدت مبارک     کیک تولد یکسالگی سارا جونم سارا جون دختر دایی مهدی،دایی بزرگ زهرا جونمه.حیف که تو یه شهر نیستیم ولی سارا جون یه کیک تولد طلب ما   سارای من ،وقتی یکساله بود   وسارای من اکنون هفت سال تمام دارد                            سارای نازنینم دوستت دارم           ...
16 بهمن 1391

خدایا شکرت! نفس من امشب شش ساله میشود

امشب ،برای من یک شب بزرگ و عزیزه.   امشب ...       امشب ،برای من یک شب بزرگ و عزیزه.   امشب ،دخترک ناز من ،شش ساله میشود فقط اومدم بگم خدایا نمی دونم و نمی تونم شکرت را به جا آورم ولی خودت بهتر از هر کس می دونی من عاشق دخترکم هستم خدایا سایه پر مهرت را از سر خانواده کوچکم بر نگیر آمین ...
4 بهمن 1391

تولد نفس عمه

امشب شب تولد ایلیای عزیزم نفس عمه است عزیز دل   عمه تولدت   مبارک از راه دور هزاران بار میبوسمت کیک تولد ایلیا جونم   مهسا جونم ،سوگلی خاله و شازده ایلیا از سمت راست مهسا جون دختر عموی ایلیا جون- سوگلی دختر عمه ایلیا جون-سارای قشنگم دختر عموی ایلیا جون-الناز خانم دختر خاله ایلیا جون و خود شازده ایلیای عمه  و اما چند تا عکس اتلیه ای از ایلیا جون و باباییش چه خوش تیپند این پدر و پسر نفس من !!می میرم برای اون گوشه ی نگاهت عزیزم فیگورتو قربون عسل البته این فایلها ایمیل شده بودند و بابایی قول داده در اسرع وقت چند نمونه از اصل ...
25 دی 1391