زهرا زهرا ، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

فرشته آسموني

از دست سرما

1390/12/3 5:32
454 بازدید
اشتراک گذاری

دوستان گلم سلام

نمیدونم آب و هوا تو شهر شما چطوره؟مشهد ما که سرما حسابی بیداد میکنه با هر کدوم از دوستانمون هم در شهرهای دیگه تماس داشتیم از سرما و سوزش میگفتند. دیشب مامانم و من و داداشم رفتیم خیابون .مثلا قصد خرید داشتیم .ولی اینقدر باد سردی می آمد که مامانی مجبور شد به خرید یک شال وکلاه خوشگل برای من قناعت کند و زود برگردیم.انشالله که هیچ کدوم ما و شما دوستان عزیزم در این هوای سرد سرما نخورید

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

خاله لی لی
3 اسفند 90 8:49
پ نه پ ما داریم حموم آفتاب میگیریم ههههه
من و یچه ها هم دیروز رفتیم خرید خیلی سرد بودش ولی چون هدف والایی چون خرید کردن داشتیم خم به ابرو نیاوردیم و همه خرید بچه ها رو انجام دادیم جالب اینه که بچه ها هم اصلا اعتراضی نکردند که سرده یا خسته شدند ههه
شال و کلاه زهرا جونم مبارک باشه


چه ميدونم خواهر گفتم شايد شما هم مثل مامان حنا جون از هواي بهاري استفاده ميكني!!!
تمركز نداري ديگه به قول سوگلي جونم.گفتم من با چند شهر تماس داشتم اونجا هم سرد بوده.فكر نميكني احتمالا تهران هم يكي از اون شهرها بوده باشه؟؟؟!!!
سكوت سينا جون و سوگلي هم خواهر من بي علت نيست خودمون و شور و شوق خريد عيدمون رو يادته؟يادش به خير حسابي ببوسشون خريدشون هم مبارك ولي نگفتي بالاخره چي خريديهاااا؟؟
مامان نسترن
3 اسفند 90 12:31
سلام خانمی...حقیقتا از این سرما نگو که دیگه پوسیدم از بس که تو خونه بودم...فقط برای خرید روزانه بیرون میرم...دخملی گلمو ببوس


سلام خانومي خسته كارهاي عيد نباشي.نيروانا جونم چطوره؟انشالله زمستونم تموم ميشه و روسياهيش به بخاريهاي گازي و شو فاژها ميمونه.ماشالله نيروانا جونم وقتي ميره بيرون خوب عايق كاري ميكنه كه سرما نخوره
البته افرن به مامان جون و باباييش كه كمك ميكنه

مریم مامان عسل
3 اسفند 90 14:42
وای از سرمای مشهد نگو که دلم خونه! استخونامون پکید توی این زمستون سرد مشهد. صد رحمت به سیبری. منم پریشب رفتم خرید مثلا. کبود شدم ار سرما. آخرشم واسه خودم هیچی نشد بخرم فقط یه لباس واسه عسل. تازه سرما هم خوردم. ای خدا زودتر بهارو برسون


راست ميگي به خدا خيلي سرماي سوزداريه.يه وقت ذوق زده نشي بگي اولين خريد عيد عسل جونه.با هم بريد خريدها؟انشالله سلامتي باشه وقت زياده. تازه يك كم عسلي ما بهتر شده . ببخشيدها!!!
لباس عسلي هم مبارك.به سلامتي و خوشي عيدو سپري كنيد انشالله
مبین فرفری
3 اسفند 90 15:47
سلام عزیزم تازه خریدای عید مونده وای وای وایچه شود
اینجا هوا خوبه من و مبین که گرمایی هستیم داریم کیف میکنیم
پ نه پ خاله نی نی خیلی بامزه بود

واقعا هم دم عيد خريد و خانه تكاني به اندازه كافي درگير ميكند چه رسد به اينكه با اين هوا نتوني كار هم پيش ببري
خاله لي لي هميشه با نمكه.تو وب ايليا جون كه با هم آشنا شديد نه؟؟
انشالله هميشه با مبين گلم خوش باشي خانومي
ثمین
3 اسفند 90 18:44
سلام
اومدم ازتون دعوت کنم تا از نمایشگاه هفت سین دنیای نفیس دیدن کنید
منتظرتون هستم


ممنون حتما خواهم امد
مریم مامان عسل
3 اسفند 90 23:47
ههههههه! اتفاقا خودشم بردم! با اون چشمای گردش داشت نگاه میکرد! انگار میخواست انتخاب کنه!! چه مامان بی فکریم. نه؟؟ بخدا لای پتو بود! کلی هم لباس تنش بود.


خدانكنه عزيزم بي فكر نيستي ذوق زده اي ولي خوب بچه ات سرماخوردگي بدي رو تو اين سن رد كرده.مواظبش باش سرما عوردگي تو تنش نهادينه نشه خداي نكرده.عسلمون گنا داره هااااااااااا [

مامان رها
4 اسفند 90 9:29
وای سلام عزیزم خیلی خوشحالم که دوست خوبی مثل تو دارم که حرف دلم رو می نویسه و با من هم عقیده است واقعا نظراتت خیلی کاراست و منم رها رو خیلی دوست دارم و بعد از باباش تنها کسیه که می خوامش و می پرستمش و عاشقشم احساس می کنم خیلی بهش سخت می گزره و دیگه تحمل ندارم که بشنوم داره تو مهد گریه می کنه
فکر نكنم دیگه برم
راستی زهرا جون و داداشیش رو محکم از طرف من ببوس


خواهش ميكنم عزيزم همانطور كه گفتم من عاشق بچه ها هستم. فقط كافيه مامان باباها يك لحظه خودشون رو توشرايط جسمبي و روحي كوچولوشون تصور كنند.دنيا براي نازدونه ها بهشت ميشه.خوشحالم كه تصميمي ميگيري كه از همه كس مهمترت رها سادات راضيه. رها جونمو ببوس
نانازیا
4 اسفند 90 15:16
سلام ازتون دعوت می کنیم شما هم کوچولوتون رو در قرعه کشی افتتاحیه سایت نانازیا شرکت بدین. آرزوی سلامتی و شادابی برای خودتون و کوچولوتون داریم نانازیا ، شهر اینترنتی بچه ها www.nanazia.ir
ثمین
5 اسفند 90 21:22
سلام اومدم ازتون دعوت کنم تا از نمایشگاه هفت سین دنیای نفیس دیدن کنید منتظرتون هستم