يه خاطره.يه تجربه
دوستان خوبم سلام
اين دو روزه يه مسئله اي بين من و دختر گلم پيش اومد كه ديدم بد نيست اين تجربه و در عين حال خاطره رو برايتان تعريف كنم.
لطفا ادامه مطلب
دو شب پيش احساس كردم زهرا بيشتر از هر روزش بهانه گيري ميكنه وبا اينكه سر شب بود از من بالش و پتو ميخواست تا بخوابه اين در حالي بود كه ما تازه رفته بوديم خونه مادر بزرگش و معمولا اين طور مواقع دخملي من اول آتيش سوزوندنشه.خلاصه شصتم خبردار شد كه اي واي باز هم سرما خوردگي و بقيه قضايا با يه تست از حرارت بدنش ديگه خودم رو براي يه پرستاري پر بار و پر كار آماده كردم كه خداروشكر مادر و دختر ياد خاطره بيماري قبلي زهرا جون افتاديم و ...
زهرا سرماي شديدي خورده بود و حالش اصلا خوب نبو دبه اتفاق زهرا و برادرش رفتيم بيمارستان.زهرا ميونه خوبي با دكتر و آمپول نداره و تموم راه رو تا پشت در اتاق آقاي دكتر رو اعصاب ما اسكيت كرد كه بگو برام آمپول نده و چه و چه .اين رو هم بگويم كه خانم دكتر خود زهرا كه با هم دوستند رفته بود مرخصي و اين غريبه بودن دكتر بهانه گيري زهرا رو بيشتر كرده بود. مرتب ميپرسيد آقا دكتر خوش اخلاقه يا نه؟خلاصه وارد اتاق آقاي دكتر كه شديم نه گذاشت و نه برداشت پرسيد چند تا بچه داري ؟من هم گفتم: همين دوتا. گفت: الله بختكي و ديمي بزرگشون كردي نه؟من همينطور هاج و واج .گفتم :يعني چي؟جواب داد:(اصل قضيه اين قسمتشه)صداي نفسهاي بچه رو گوش كن .راه بيني بسته شده و تمام ويروس و ميكروب تو سينوس بچه گير افتادند.سرما خوردگي يعني اين كه راه نفس بسته است و ويروسها تخليه نميشوند و در نتيجه عفونت شكل ميگيره تنها كاري كه شما بايد هميشه بكنيد اينه كه بيني را باز نگه داري راه تست اون هم اينه كهدهان خود را پر از آب كرده وچند دقيقه نگه داريد. اگر در تنفس شما مشكلي پيش آمد. بيني شما بسته است و بايد با چند قطره آب نمك رقيق ولرم آن را باز كنيد.در غير اين صورت بيني شما مشكل ندارد.
خلاصه با يه سري توصيه هاي ديگر ما را راهي خونه كرد.دختر گل و نازم هم همين توصيه رو به كار بست و خوشبختانه با كمي استراحت ختم به خير شد انشالله كه اين تجربه من براي شما مفيد باشد