امروز روز منه
سلام
امروز یه روز خاصه برای من
این پست فقط مال من و دل منه
امروز تولد منه از صبح که از خواب بیدار شدم یه احساس دیگه دارم انگار که دختر بچه کوچکی هستم و قراره برام یه تولد بزرگ بگیرند مثلا به قول مامانای نی نی وبلاگی با تم کفشدوزک یا تم پروانه ای یا زنبور عسل.خلاصه حس متفاوتیه . با خودم میگم باید مراقب سلامتیم باشم تا بتونم سالهای سال انشالله کنار همسرم و بچه هام باشم اخه مدت زیادیه افسردگی گرفته ام فکر مرگ فکر تنهایی فکر غریب بودنم تو این شهر حتی فکر اینکه وقتی من نیستم چه سرنوشتی و چه روزگاری برای خانواده ام پیش میاد .من و همسرم خیلی به هم وابسته هستیم وقتی تو خونه هست من حتما باید کنارش باشم. پسرم روحیه اش خیلی حساسه یک لحظه ناراحتی منو تحمل نمیکنه از طرفی اخلاق و رفتارش ظرائفی داره که فقط من که مادرشم میدونم و اینقدر که با من راحته و تمام اسرار دلش رو برام میگه با هیچ کس دیگر راحت نیست.دخملیمو که نگو تار و پود وجودمه نفس منه چنان دوستش دارم وچنان وابسته اش هستم که فقط خدا میدونه.حالا اگه من نباشم روزگار اینها چگونه میشود؟با خودم میگفتم هیچکس از خدا مهربونتر به انسان نیست بعد از من هم زندگی جریان خواهد داشت .ولی باز دلم آروم نمیگیره که فامیل،چه پدری و چه مادری فرق نمیکند به اندازه مادر،عشق و صبر و حوصله بچه رو نداره. خلاصه بد افکاری داشتم و دارم امروز صبح تصمیم گرفتم اگر واقعا دوستشون دارم به فکر سلامتی خودم باشم هرچند دیر به این فکر افتادم و مشکلات زندگی و همین افکار و افکاری از این دست بخش زیادی از سلامتمو گرفته ولی امیدوارم بتونم مابقی رو حفظ کنم .امروز میخوام به مناسبت تولد خودم کیک بپزم خونه رو تزیین کنم و آهان ژله هم درست میکنم امیدوارم بتونم از این به بعد زندگی رو هم برای خودم و هم خانواده عزیزتر از جانم شیرین کنم
این عکس خانواده عزیز منه که تابستان 89 -جمکران گرفتم (متاسفانه عکس سه تایی ازشون کم دارم چون همیشه این همسری عزیزمه که اصرار داره از ما سه تا عکس بگیره و کم پیش میاد که از خودش هم عکس بگیره عاشق همین محبتهای همسریم هستم)
برایم دعا کنید
پی نوشت1:یه کیک پختم با ابزار و امکانات کاملا اولیه در حد پارینه سنگیهنوز نخوردیم نمیدونم استقبال چطوریهولی ناخنکام نشون میداد خوش طعمه.کیک منم ماجرایی شد یه دستم به کیک بود یه دستم به تلفن خانواده:مامانی گلم ، برادرانم،خواهرانم ،خانم داداشام خلاصه نه اینکه شهر من از همه جداست تلفن پشت تلفنچی در بیاد از کار
پی نوشت 2:عزیزانم که همیشه به یاد من هستید وحتی با یک تلفن هم شده منو یاد می کنید دوستتون دارم