زهرا زهرا ، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

فرشته آسموني

خاله بازی

1390/11/29 11:10
1,111 بازدید
اشتراک گذاری
خاله بازی

 

فسقلی از خواب بلند شد، آمد به مامانش سلام کند، گفت: صبحانه حاضر است.

مامان با تعجب به او نگاه کرد. فسقلی رفت به بابا سلام کند، خمیازه ای کشید و گفت:صبح به خیر. بابا به او نگاه کرد.

فسقلی نشست صبحانه خورد. مامان و بابا گفتند: امروز سلام یادت رفت.

فسقلی ناراحت شد؛ اما نمی دانست چرا نمی تواند نمی تواند سلام کند.

رفت توی حیاط، پدربزرگ داشت به گل ها آب می داد. آمد به پدربزرگ سلام کند. گفت: خسته نباشی.

پدربزرگ از زیر عینک نگاهی به فسقلی کرد و خندید. بعد هم گفت: سلامت باشی.

فسقلی باز هم ناراحت شد.

پروانه روی گل ها می چرخید. فسقلی آمد به پروانه سلام کند، گفت: صبح به این زودی کجا می روی؟

پروانه برای فسقلی بال هایش را تکان داد و رفت.

دختر همسایه توی حیاط بود. فسقلی او را دید، گفت: تو می دانی چرا من نمی توانم سلام کنم؟

دختر همسایه گفت: نه، من از کجا بدانم! برو آن طرف می خواهم با عروسک هایم خاله بازی کنم.

فسقلی تا اسم خاله بازی را شنید، یادش آمد که دیروز او هم با عروسک هایش خاله بازی می کرد. داشت به عروسک هایش سلام کردن یاد می داد. حتماً سلامش را آن جا جا گذاشته بود. بعد هم گفت: خدایا ممنونم که یادم آوردی.

رفت و سلام را از توی دهان عروسکش برداشت. بعد به مامان سلام کرد. به بابا و پدربزرگ، به پروانه و به دختر همسایه سلام کرد.

او دور حیاط چرخید و با پروانه ها بازی کرد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

خاله لی لی
29 بهمن 90 11:19



تو خودت گلي خاله جونم گل هميشه بهار دوستت دارم عزيزم
نرگسی
29 بهمن 90 12:50
خیلی ممنون از راهنماییت عزیزممممممم


خواهش ميكنم گلم موفق باشي عزيزم
شهراد شیر کوچولو
29 بهمن 90 14:29
بیچاره فسقلی چه خوبه فرصت سلام و خیلی چیزای دیگه رو به بچه هامون بدیم


حتما همينطوره.مثل هر كاري بايد رابطه دوطرفه باشد تا نتيجه بگيرد ممنون از مهرت گلمممممممم
مریم مامان عسل
29 بهمن 90 23:48
چه داستان قشنگی زهرا خوشگلم. آفرین به تو فسقلی. بووووس


ممنون گلم لطف داري دخملي رو ببوس
دخترم عشق من
30 بهمن 90 12:11
سلام تبریک میگم بهتون وب خوبی داریدمطالب از خودتونه ؟ذهن خلاقی دارید زهرای عزیزم رو از طرف من ببوس


سلام خانومي
شما به من لطف داريد مطالب وب تركيبي از نوشته هاي خودم و گرد آوريه اميدوارم مفيد باشد ممنون از حضورتون
مامان روژا
30 بهمن 90 15:03
سلام ... ممنون از بابت تبریک تولد



سلام خانومي خواهش ميكنم خدا دختر نازت رو بهت ببخشه انشالله
مامان حنا
1 اسفند 90 6:41
آفرین به این مامان هنرمند و خلاق
خیلی خوبه که ذهن خلاقی دارید باریک الله به شما و خوش به حال زهراجون که همچین مامان خوبو مهربونی داره زهرا جون باید به خودش بباله که همچین مامان گلی داره


ممنون گلم شرمنده كردي منو.به شما كه نميرسم خداييش به قول ما همه چي تموم.يه مادر مهربون و كدبانو و هنرمند.حناي نانازمو ببوس ممنونم